کد مطلب:261424
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:317
اخبار از غیب
الف: اسماعیل بن محمد می گوید: سر راه امام عسكری علیه السلام نشستم، وقتی كه از پیش من عبور كرد نزدیك وی رفتم و نیاز خود را مطرح ساختم و كمك خواستم و گفتم: به خدا قسم! یك درهم بیشتر ندارم، صبحانه و شام نیز ندارم.
حضرت فرمود: به نام خدا سوگند دروغ می خوری، تو 200 دینار زیر خاك پنهان كرده ای. یادآوری این سخن به جهت امساك از انفاق به تو نیست. سپس به غلام خود فرمود: هر چه همراه داری، به او بده. غلام نیز 100 دینار به وی داد.
سپس امام علیه السلام به من فرمود: این را بدان كه هر گاه به دینارها احتیاج پیدا كردی، از دستیابی به آن ها محروم خواهی شد.
اسماعیل می گوید: همان گونه كه امام علیه السلام فرموده بود، رخ داد. زیرا آن مبلغ را برای آینده ی خود پس انداز كرده بودم. پس از مدتی نیاز شدیدی به آن پیدا كردم، رفتم تا از زیر خاك بردارم، دریافتم كه پسرم اطلاع پیدا كرده و پول ها را از آنجا برداشته و فرار كرده است. [1] .
[ صفحه 239]
ب: محمد بن احمد سروی می گوید: توسط ابوهاشم نامه ای به امام عسكری علیه السلام نوشتم و فقر و ناداری خودم را به آگاهی حضرت رساندم.
حضرت پاسخ داد: مژده باد بر تو! خداوند تو را ثروتمند كرد. پسرعمویت یحیی بن حمزه از دنیا رفت و 100 هزار درهم از او به جا مانده و به سبب نداشتن ورثه، همه ی آن به تو ارث می رسد؛ «فاشكر الله و علیك بالاقتصاد، و %ایاك و الاسراف، فانه من فعل الشیطنة»؛ شكرگزار خدا باش و بر تو باد به میانه روی و حتما از اسراف دوری كن زیرا اسراف از كارهای شیطانی است.
همان روزی كه ابوهاشم این نامه را به من داد. خبر مرگ پسرعمویم به من رسید و پیام آور حواله هایی از شهر حران به همان مبلغ صد هزار درهم به من رسانید و به طور كلی از فقر و تهیدستی نجات یافتم. [2] .
[1] كشف الغمة، ج 3، ص 283.
[2] كشف الغمة، ج 3، ص 214.